Loading...

3 معیار مهم اندازه گیری در هر پروژه دیجیتال ساینیج

ساینیج تعاملی

آیا در مورد راه اندازی موفقیت آمیز استارت آپ TechCrunch در سرتاسر جهان چیزی شنیده اید زیرا آنها هیچ معیاری را دنبال نمی کنند؟ جایی که  در هر بخش تصمیم گیری را بر اساس تجربه گذشته و حس درونی محول می کند، جایی که در لیست ماموریت های بازگشت سرمایه گذاری خود جمله ای با عنوان “تکیه بر غریزه ؟” آورده شده است.

البته که نه. آنها وجود ندارند. هرگز وجود نخواهد داشت. اجرای یک تجارت بدون معیار، ریسک پذیری خنده داری است و هیچ سرمایه گذار یا کارآفرینی در سیاره زمین وجود ندارد که فکر دیگری کند.

بنابراین چرا شما برای پروژه دیجیتال ساینیج خود معیارهایی را دنبال نمی کنید؟ چه پروژه شما باشد، چه پروژه مشتری؟ احتمالا شما به طریقی با تجربه و حس درونی خود تصمیم گیری کرده اید؟ گرچه برای اجرای یک  کسب و کار دیوانه وار به نظر می رسد. ابزارهای مناسبی برای راهنمایی کردن در مورد استقرار دیجیتال ساینیج وجود دارد.

چرا این کار رو با خودمان می کنیم؟

بهانه های بدون معیار

سه دلیل اساسی وجود دارد که اکثر پروژه های دیجیتال ساینیج را بدون آنالیز انجام می دهند.

  • عدم وجود قابلیت آنالیز در بستر پلتفرم نرم افزاری
  • فقدان به اشتراک گذاشتن نظرات زیرا تاریخچه ی آنالیز در یک پروژه وجود ندارد.
  • عدم وجود تجربه یا اطمینان از مهارت داشتن در اجرای آنالیز

همانطور که دوست دارم به پسرم بگویم ، دلایل بهانه نیستند. با این حال ، دانستن دلیل می تواند یک راهنمایی درست برای بهتر شدن امور فراهم کند. و صادقانه بگویم ، دو دلیل اول به راحتی اصلاح می شود.

(آیا “بودجه” دلیل چهارم است؟ اگر فکر می کنید که هر پروژه به آنالیز نیاز دارد، پس بودجه نمی تواند دلیل خوبی باشد زیرا هیچ پروژه ای نمی تواند بدون بودجه اجرایی شود. به هر حال، اگر اندازه گیری نکنید، شما ریسک می کنید که از بودجه بالاتر بروید. صرفه جو در چیزهای کوچک و ولخرج در چیزهای بزرگ.)

آیا پلتفرم نرم افزاری فاقد قابلیت آنالیز خوب است ؟ پلتفرم اشتباهی را انتخاب کرده اید. زمان یافتن گزینه جدیدی است که آنالیز را جدی می گیرد.

آیا این کاری نیست که تیم شما در گذشته انجام داده باشد؟ مگر اینکه فکر کنید در این دنیا چیزی برای یادگیری نمانده است ، شاید همه چیز تغییر کند.

تجربه و اطمینان ندارید؟ بسیار خوب، الان این یک مورد خوب است. خجالت نمی کشی و تقصیر شما نیست. ما متوجه شده ایم که آنالیز بر روی پروژه های فردی غیر معمول است، بنابراین عدم دانش شما آسیب ثانویه است. البته راه حل آموزش است اما از کجا باید شروع کنیم؟

رویکرد سه نمودار

بیایید آن را ساده نگه داریم و سه نمودار مورد استفاده در آنالیز هر پروژه دیجیتال ساینیج را شناسایی کنیم. دو مورد اول به شما کمک می کنند تا اثر بخشی استقرار دیجیتال سایینج خود را اندازه گیری کنید. سومین چراغ در مهمترین اقدامات شما می درخشد.

من در مقاله دیگری در مورد جمع آوری داده ها صحبت خواهم کرد، بنابراین برای این مقاله می خواهم فرض کنم شما ابزاری برای جمع آوری داده ها دارید. با این حال، بگذارید با یک فیل در یک اتاق مقابله کنم. (کنایه از یک حقیقت یا واقعیت آشکار، به ویژه آنکه به عنوان شرم آور یا نامطلوب در نظر گرفته شده است، به طور عمدی نادیده گرفته می شود یا به صورت غیرقابل حل باقی می ماند.)

هیچ اقدام مستقیمی برای دیجیتال ساینیج کاملا غیر تعاملی وجود ندارد. شما به اقدامات ثانویه و غریزی احتیاج دارید.

دیجیتال ساینیج همانقدر که به نظر می رسد بحث برانگیز نیست. روش های زیادی برای تعامل با دیجیتال ساینیج وجود دارد. برخی از آنها مانند لمسی بودن، استفاده از کارت RFID و فعال سازی صدا، جزو رویکردهای کنشگرا یا اصطلاحا Active هستند. موارد دیگر غیر کنشگرا یا اصطلاحا Passive هستند، مانند پردازش تصویر و تشخیص حرکت. این رویکردهای Passive است که می تواند در تولید داده برای آنالیز استفاده شود.

بنابراین ، تمام دیجیتال ساینیج های نصب شده می توانند یک منبع داده اولیه با درجه ای از صحت سنجی باشند. این کار فقط به نگرش و سرمایه گذاری مالک پروژه نیاز دارد تا این اتفاق بیفتد.

میانگین متوقف شدن مقابل دیجیتال ساینیج

میانگین ​​زمان متوقف شدن مقابل دیجیتال ساینیج یک اقدام غیر قابل استفاده با پیامدهای روشن است. با استفاده از این شماره، شما می توانید به طور واضح سطح درگیری را که محتوای دیجیتال ساینیج شما در حال دستیابی است، مشخص کنید و این کار را به صورت صفحه به صفحه انجام دهید.

میانگین ​​زمان متوقف شدن مقابل دیجیتال ساینیج، مدت زمانی است که شخص یا افراد به طور فعال با محتوای شما در تعامل هستند. تعامل می تواند واضح باشد، مانند فشار دادن دکمه ها یا وارد کردن اطلاعات در فرم ها. اما تعامل می تواند ضمنی باشد، مانند تماشای یک فیلم. در هر صورت، متوسط ​​زمان متوقف شدن به شما می گوید که چه مدت زمانی کاربر با محتوای شما درگیر شده است.

میانگین ​​زمان متوقف شدن مقابل دیجیتال ساینیج یک نمای کلی از چگونگی درگیر شدن با صفحه نمایش داده شده به شما می دهد. جدول زمانی به شما بستگی دارد. ساعتی، روزانه و هفتگی. و تمرکز می تواند در هر سطح مقایسه ای باشد. در هر صفحه، در هر طبقه، در هر موقعیت جغرافیایی و موارد دیگر.

در طی مرحله پایلوت (آزمایشی) دیجیتال ساینیج، پایه ​​زمان متوقف شدن مقابل دیجیتال ساینیج را تعیین کنید. میانگین در همه مکان ها، تمام صفحه ها، در مدت زمان معینی چقدر است؟ سپس فراتر از پایلوت، میانگین زمان متوقف شدن مقابل دیجیتال ساینیج را بررسی کنید و آن را با حالت پایه مقایسه کنید.

میانگین ​​زمان متوقف شدن مقابل دیجیتال ساینیج راهی مناسب برای شناسایی سطح درگیری مطالب شما است. تغییر محتوا، یا مکان، یا قالب و یا بسیاری از جنبه های دیگر استقرار دیجیتال ساینیج به احتمال زیاد، میانگین زمان توقف را ​​تغییر می دهد. یک لحظه ایده آل برای اجرای آزمون های A/B برای شناسایی روش های بهبود درگیری مخاطب. این یک اقدام ضروری است.

تعداد Session

اگر درباره آنالیز وب سایت چیزی می دانید ، با مفهوم Session آشنایی دارید. Session مجموعه اقدامات انجام شده توسط یک بازدید کننده منحصر به فرد است. این اقدام می تواند خواندن یک تبلیغ بازاریابی باشد، و می تواند به طور فعال با محتوا در تعامل باشد. هر بازدید کننده با یک Session منحصر به فرد نشان داده می شود. تعداد Session بیشتر، افراد بیشتر. هرچه تعداد افراد بیشتر باشد، درخواست بیشتری برای استقرار دیجیتال ساینیج شما ارائه می شود.

در اینجا یک مفهوم وجود دارد و آن نحوه شناسایی یک Session است. با وب سایت ها، شناسایی Session آسان است. هر دستگاه دارای یک آدرس IP منحصر به فرد است و سرورهای وب (و گوگل) می توانند این آدرسهای IP را مشاهده کنند. هر آدرس IP، یک کاربر جدید و در نتیجه یک Session جدید است. گوگل این کار را حتی یک قدم جلوتر انجام می دهد و اگر چندین بار پشت سر هم اتفاق بیفتد چندین Session را از همان آدرس IP به عنوان یک Session تشخیص می کند.

انسان آدرس IP ندارد بنابراین چگونه می توانید یک نفر را از دیگری و به همین ترتیب یک Session را از دیگری متمایز کنید؟ نکته اصلی ایجاد یک یا چند سناریو است که به احتمال زیاد، نشان می دهد فرد جدید به دیجیتال ساینیج شما نزدیک شده است و بنابراین Session جدیدی آغاز شده است. گزینه ها عبارتند از:

  • پس از مدت زمان مشخصی که هیچ تعامل در آن صورت نگرفته، به طور خودکار به صفحه اصلی باز می گردید. این احتمال وجود دارد که تعامل بعدی فرد جدیدی باشد.
  • استفاده از پردازش تصویر و تشخیص چشم برای تشخیص تعامل کاربر
  • دکمه Home یا Start را اضافه کنید. فشار دادن این دکمه احتمالا نشان می دهد فرد جدید تعامل خود را آغاز کرده است.

این رویکردها بدون خطا و اشتباه نیستند ، اما یک شانس 20 تا 80 درصدی (اگر بیشتر نباشد) برای رخدادش وجود دارد.

با اندازه گیری تعداد Session، مانند ​​میانگین زمان متوقف شدن مقابل دیجیتال ساینیج​​، می تواند بر اساس هر جدول زمانی خاص یا شرایط احتمالی محیطی مانند مکان باشد. می دانید (اغلب اوقات) دقیقاً چقدر افراد با محتوای شما تعامل داشته اند. هیچ ابهام و پیچیدگی در مورد معنی این عدد وجود ندارد؛ شما باید تصمیم بگیرید که هدف شما چیست؟ آزمایش بیشتر A/B می تواند رویکردهایی را نشان دهد که باعث افزایش استفاده کاربران می شود.

مسیر KPI

سخت ترین بخش از تلاش های آنالیزی، شناسایی معیارهای کلیدی است که معنی‌دار و قابل‌اجرا هستند. میانگین ​​زمان متوقف شدن مقابل دیجیتال ساینیج و تعداد Session قابل انجام است. آنها بینش روشنی را در مورد استقرار شما ارائه می دهند اما قطعا اقدامات مفید دیگری برای نیازهای شما و استقرار شما وجود دارد.

برای شناسایی اهداف پروژه و شاخص های کلیدی عملکرد و یا KPI ، یک تمرین رسمی با ذینفعان باید انجام شود. شاید فقط یک تمرین وجود داشته باشد. برای مثال، جمع آوری آدرس های ایمیل. یا شاید چندین هدف وجود داشته باشد زیرا چندین ذینفع وجود دارد. صرفنظر از آن، اگر هدفی داشته باشید، ساختاری برای شناسایی KPI ها دارید.

مسیریابی KPI ها به بهترین وجه با استفاده از یک نمودار ارزش واحد، نوعی نمودار کلاسیک برای یک داشبورد حاصل می شود. مقدار KPI فعلی و واقعی را مشخص کنید، آن را با مقدار هدف مرتبط کنید و در صورت امکان با پلتفرم آنالیز خود روند ارزش KPI را نشان دهید. با یک نگاه می توانید پیشرفت به سمت اهداف خود را مشخص کنید.

نکته: هنگام بحث در مورد اهداف و KPI ها، در مورد اقداماتی که در پاسخ انجام خواهید داد بحث و تبادل نظر کنید. در حالت ایده آل، شما می توانید برای پاسخ به واقعیت ها و روند KPI اقدامات روشنی داشته باشید. به عنوان مثال ، اگر هدف پروژه شما مجموعه آدرس های ایمیل باشد، KPI می تواند شمارنده Session باشد. اگر تعداد Session بسیار کم است، شاید وقت آن رسیده است که تست A/B را برای پیام های مختلف یا دیجیتال ساینیج های مختلف شروع کنید. اگر تعداد Session زیاد است، شاید شما باید اضافه کردن یک کیوسک دوم را نیز در نظر بگیرید.

هشدار

زمانی که داده‌های جمع‌آوری‌شده را مطالعه می‌کنید، در مورد رسیدن به نتیجه گیری نامناسب بسیار مراقب باشید.

شما می دانید که”همبستگی” به معنای علیت نیست. اگر در هنگام استقرار دیجیتال ساینیج در زمستان، درآمد داخل فروشگاه افزایش یابد، آیا این بدان معنی است که هوای سرد باعث می شود مردم بیشتر بخرند؟ توضیح معقول تر این است که علت کریسمس و سال نو است. مراقب استنتاج باشید.

و مراقب آنچه می خواهید باشید. اگر به نتایج خاصی امیدوار هستید ، ممکن است داده ها را با عینک شیشه رنگی مشاهده کرده و به نتیجه گیری نامناسب برسید. اگر مجموعه خاصی از موارد هرگز در یک کیوسک در یک راهروی بی پایان دیده نشود، آیا به این دلیل است که این موارد محبوب نیستند؟ یا این امکان وجود دارد که طراحی کیوسک آن را برای فهمیدن یا درک آن دسته از موارد دشوار کرده باشد، بنابراین هیچ کس تصمیم به مشاهده آنها نمی گیرد؟

اینها نگرانی های درستی هستند و به توجه شما با استفاده از آنالیزها کمک خواهد کرد. نتیجه فقط باعث ایجاد موفقیت یک پروژه نخواهد بود بلکه تجربه و اطمینان برای مقابله با پروژه های پیچیده تر و بلند پروازانه تر در آینده خواهد بود. آنالیز خوب به معنای تصمیمات خوب است. چه کسی آن را نمی خواهد؟

دیدگاهتان را بنویسید

Your email address will not be published. Required fields are marked *

Top